به نام خدا

 

 

دانلود آثار شیخ مفید در ادامه مطلب

 

زندگی نامه شیخ مفید

شیخ مفید نامش محمد بن محمد بن نعمان , هم متکلم است و هم فقیه ابن الندیم درفن دوم از مـقـاله پنجم (الفهرست ) که درباره متکلمین شیعه بحث مى کند, از او به عنوان (ابن المعلم ) یاد مى کند و ستایش مى نماید او در سال 338 متولد و در سال 413درگذشته است کتاب معروف او در فقه به نام (مقنعه ) است و چاپ شده و موجود است شیخ مفید از چهره هاى بسیار درخشان شـیـعـه در جـهان اسلام مى باشد ابویعلى جعفرى که داماد مفید بوده است , گفته مفید شبها مختصرى مى خوابید, باقى را به نماز یامطالعه یا تدریس یا تلاوت قرآن مجید مى گذرانید.

شیخ مفید و روزگار زندگى او:

از قـیـام نـافـرجـام مـختار بن ابى عبیده ثقفى به بعد, همه حرکت محرومان ضدستمگران , به نام طـرفـدارى از آل رسول (ع ) آغاز گردیده است بدین معنى که مخالفت با حکومتهاى وقت با هـواداران خـانـدان رسالت از امامیه , کیسانیه , زیدیه ,راوندیه , و دیگر فرقه ها براى تحقق یک نیت صورت گرفته است و آن برانداختن حکومت نژادى عباسى و تاسیس حکومت بر اساس عدل قرآنى بـوده اسـت کـه در آن عـرب و غیر عرب مساوى بوده باشند در آن روزگار مهم ترین کانون قیام , (خـراسـان )بـود مردم این سرزمین زیر پرچم تشیع گرد آمده بودند, و مى خواستند حکومت را ازآل ابى سفیان به آل على (ع) بازگردانند روزى که محمد بن على بن عبداللّه بن عباس ,داعیان خود را به خراسان فرستاد, به آنها سپرد که از شخص خاصى نام نبرند, بلکه مردم را به الرضا من آل مـحـمـد (ص ) بـخوانند سرانجام این نهضت آن شد که آل عباس بر خلافت غلبه یافت و بنى الـحسن و بنى الحسین (ع ) محروم ماندند اما سیرتى که خلفاى عباسى از آغاز کار یا اندکى پس از اسـتـقـرار حـکـومت پیش گرفتند, آن نبود که توده هاى محروم مى خواستند, آنچه به دنبال این نـهـضـت تـحقق یافت , حکومت نژادى دیگرى بود که در آن تیره عباسى جاى تیره اموى را اشغال مـى کـرد با این تفاوت که در این حکومت عنصر ایرانى داخل در قوه اجرایى گردیده بود بى جهت نـیـسـت کـه سـال 352 مـعـزالـدوله دیلمى زنان شیعه را گفت تا روهاى خود را سیاه کنند و با گـریـبـان چـاک در بـازار بـغـداد بـیـایـند و فقهاى اهل سنت آن سال را (سنة البدعة ) (سال بدعت)نامیدند آنان با این وضع حقوق از دست رفته را مطالبه مى نمودند.

بازگشت به خویشتن :

پـس از ایـن آزمایش تلخ و پس از این دوره سیاه بود که متفکران شیعه به خودآمدند و به این فکر افـتـادنـد کـه نخست اندیشه هاى فکرى و اعتقادى شیعه را به مردم بیاموزند و آنان را با عدالت و مـساوات و احکام اسلامى آشناتر سازند از قرن دوم هجرى به بعد, متکلمان شیعه و شاگردان امام بـاقر و امام صادق (علیهما السلام )کوشیدند اصول معتقدات تشیع را بر پایه منطق عقلى و منطق کـلام پیاده نمایند از این تاریخ تا سال 447 هجرى , یعنى به سال ورود طغرل سلجوقى به بغداد و بـرانـداخـتـن آخـرین فرمانرواى شیعه آل بویه , (الملک الرحیم ), دانشمندان شیعه با استناد به ظاهرقرآن کریم و با استفاده از اخبار اهل بیت (ع ) عالى ترین مکتب اندیشه بشرى واسلامى را ارائه داده اند که تا آن روز در دنیاى اسلام بى سابقه بود اصول فلسفى واعتقادى این مذهب را آن چنان پـى ریـزى نـمودند که نه تنها در طول تاریخ زنده بماند,بلکه پیوسته پیشروى خود را حفظ کند و چاره یاب و پاسخگوى مشکلات اجتماعى باشد.

از یـک سـو اصل (عدالت ) را در زمره اصول اعتقادى درآوردند و از سوى دیگرعقل را جز منابع اسـتـنـبـاط احـکـام کـلى شناساندند در زمینه اعتقاد و عمل هر دو,حکومت عقل را به رسمیت شناختند عصر ظهور شیخ مفید و هم ردیفان او در چنین موقعیت ویژه بود.

این نوع حرکت مکتبى توسط فقها و متکلمین و اندیشمندان اسلامى متوقف نگردید, بلکه پیوسته تـعـقیب و پى گیرى شد تا به وسیله فقیهان پارسایى مانندابن ادریس , علا مه حلى , محقق حلى , شـیـخ على کرکى , پسرش شیخ عبدالعال و شیخ ‌على منشار, شیخ بهائى و دهها تن عالم دیگر در صـحـنـه فـقاهت ظاهر شدند و فقه شیعه را از عبادات و معاملات که به وسیله صدوق و کلینى و مفید و شیخ طوسى پى ریزى شده بود, به مرحله کامل ترى رساندند درست است که پس از یورش مـغـول بـه مـراکزعلمى , اندک وقفه اى در حوزه هاى علمى مدارس دینى به وجود آمد, ولى پس ازفترت دوران مغول از نو, طبقات بعدى فقها مانند: شهید اول و دوم , مقدس اردبیلى ,بعدها علا مـه وحید بهبهانى , شیخ جعفر آل کاشف الغظا, شیخ محمد حسن صاحب جواهر, و میرزاى بزرگ شیرازى و شیخ مرتضى انصارى , فقه اسلام احیا شده ورونق گرفت تا به عصر کنونى رسید که در معرفى شخصیتهاى آینده مورد بحث قرارخواهد گرفت .

شـیخ بزرگوار ما در آن بحران برخوردهاى اعتقادى و سیاسى و حرکتهاى سرنوشت ساز در حومه بـغـداد دیده به جهان گشود و دانشهاى ابتدایى را در خانواده وزادگاه خویش به پایان برد او که در یـک خانواده عمیق و اصیل در تشیع از سلاله نیکان و پاکان به وجود آمده بود و سراسر خاندان او مـالامـال از عـشـق به اهل بیت رسالت (ع )بوده اند, راهى بغداد گردید از اساتید و دانشمندان مدارس بغداد نیز کسب علم ودانش نمود تا در علم کلام , فقه و اصول , سرآمد دانشمندان گردید.

مکتب مفید:

پـیـش از مـفید, علم کلام و اصول فقه در میان دانشمندان اهل سنت رونقى به سزاداشت فقها و مـتـکلمین بسیارى در اطراف بغداد گرد آمده و در رشته هاى گوناگون اصول عقائد, سرگرم بحث و مناظره بودند.

هـر چند علم کلام پیش از مفید نیز در میان شیعیان سابقه داشته است , ولى دراثر محدودیتى که در کار شیعیان از نظر سیاسى بود, این موضوع از مرحله تالیف وتدوین کتاب تجاوز نمى کرد پیش از مفید شیخ صدوق که رئیس شیعیان بود سبک ساده اى را در تصنیف و تالیف به وجود آورده بود و آن را بـه صورت املا به صورت ساده به مستمعین القا مى نمود مفید نیز در پیگیرى مکتب استاد کوشید و با استفاده ازمبانى علم کلام و اصول فقه , راه بحث و استدلال را به روى شیعیان باز کرد وتـلاشـهـایـى را کـه متقدمین مانند ابن جنید اسکافى و قبل از او ابن عقیل فقیه معروف شیعه و عـیـاشـى ریخته بودند, به صورت دلپذیرى درآورد به گفته نجاشى کتاب کوچکى در اصول فقه تصنیف کرد که مشتمل بر تمام مباحث آن بود.

اساتید:

مـرحـوم نـورى در خـاتمه مستدرک , 50 تن از استادان مفید را نام مى برد البته تعدادآنها بیش از ایـنهاست از معروف ترین آنان :

  1.  ابن قولویه قمى

  1.  صدوق

  1.  ابن ولید قمى

  1. ابوغالب

  1.  ابن جنید اسکافى

  1.  ابوعلى صولى بصرى

  1.  ابوعبداللّه صفوانى

 مى باشند.

شاگردان:

تـعـداد کـثـیرى از دانشجویان علوم اسلامى از مکتب پرفیض او بهره برده اند که سرآمد آنان:

  1. سید مـرتـضى علم الهدى

  1. سید رضى

  1. شیخ طوسى

  1.  نجاشى

  1. ابوالفتح کراچکى

  1. ابویعلى جعفر بن سالار

  1. عبدالغنى

از مفاخر شاگردان اویند .

شیخ مفید در نظر دانشمندان شیعه

شیخ الطایفه(شیخ طوسی)

در "رجال" باب "کسانی که از ائمه علیهم السلام روایت نکرده اند" در باب "محمد" طبق معمول به اختصار از استاد عالیقدرش شیخ مفید بدین گونه نام می برد: "محمدبن محمد بن نعمان، دانشمندی بزرگ و موثق است." و در "فهرست" می نویسد: "محمد بن محمد بن نعمان ابوعبدالله مفید معروف به "ابن معلم" از متکلمان (علمای عقاید و مذاهب) طایفه امامیه است.

در زمان او ریاست علمی و دینی شیعه به وی منتهی گشت. در علم فقه و کلام بر هر کس مقدم، فکرش عالی، ذهنش دقیق، و دانشمندی حاضر جواب بود. نزدیک به دویست جلد کتاب بزرگ و کوچک دارد و فهرست کتابهایش مشهور است..."

نجاشی

نجاشی شاگرد نامی دیگرش در "رجال" پس از ذکر نام و نسب او تا "یعرب بن قحطان" جد نژاد عرب می نویسد: "استاد ما رضی الله عنه است. جایگاه والای او در فقه و کلام و روایت و وثاقت و دانش مشهورتر از آنست که وصف شود." سپس مانند شیخ طوسی کتاب های او را نام می برد.

ابن شهرآشوب

از وی چنین یاد می کند: "شیخ مفید، ابوعبدالله محمد بن نعمان حارثی بغدادی عکبری: ... شاگرد ابوجعفر ابن قولویه، و ابوالقاسم علی بن محمد رفاء، و علی بن ابی الجیش بلخی بود.حضرت صاحب الزمان صلوات الله علیه او را ملقب به "شیخ مفید" نمودو من علت آن را در کتاب "مناقب آل ابی طالب" ذکر کرده ام. او مولف حدود دویست کتاب بزرگ و کوچک است ..."

علامه حلی

علامه حلی از این دانشمند عظیم الشأن سخن گستر، بهتر و روشن سخن گفته و می نویسد: "محمدبن محمدبن نعمان مکنّی معروف  به "ابوعبدالله" و ملقب به "مفید" است. درباره علت نامگذاریش به "مفید" حکایتی است که ما آن را در کتاب بزرگ خود، در رجال، آورده ایم.

مفید معروف به "ابی المعلم" بود و از بزرگترین مشایخ شیعه و رئیس و استاد آنهاست. کلیه دانشمندان ما که بعد از وی آمده اند از دانش او استفاده نمودهاند. فضل و دانش او در فقه و کلام و حدیث مشهورتر از آنست که به وصف آید. او موثق ترین و داناترین علمای عصر خود بود. ریاست علمی و دینی طائفه شیعه امامیه در زمان او به وی منتهی گشت..."

شهید قاضی نورالله شوشتری

دانشمند عالی مقام و سخن گستر نامی، پس از ذکر نام آن بزرگ مرد علم و دین در کتاب نفیس فارسی خود "مجالس المؤمنین" سخن مفصل خود پیرامون شخصیت او را بدین گونه آغاز می کند: "... افادت پناهی که عقل مستفاد از قوت قدسیه ی او مستفید، و فکر فلک پیمای او با ملأاعلی در گفت و شنید بود.

مجتهدی قدسی ضمیر، و متکلمی نحریر، شاهبازی تیزآهنگ، و بدیهه پردازی فیروز چنگ، اشاعره از سطوت مناظره ی او در کنج اعتدال، و حال ارباب اعتزال از دهشت مباحثه او مانند ..." به طور خلاصه، سایر دانشمندان رجالی و فقها و علمای ما هر جا به نام شیخ مفید یا گفتار او رسیده اند، از وی به عنوان سرآمد علمای عقاید و مذاهب اسلامی و متفکری برجسته، و مصنفی پرکار و دانشمندی سخنور و ...

و اوصافی از این قبیل یاد کرده اند مانند: ابن داود در "رجال" ابن ادریس حلی در "مستطرفات سرائر"، علامه مجلسی، وحید بهبهانی، شیخ یوسف بحرانی، شیخ ابوعلی حائری صاحب "روضات الجنات" و دیگران.

در اینجا از میان آنان به نقل قسمتی از سخنان علامه بحرالعلوم بسنده کرده و می گذریم.

علامه بحرالعلوم

علامه بحرالعلوم با آن مقام شامخ علمی و شخصیت نافذ دینی و تقوا و فضیلتی که داشته است به تفصیل از پیشوای علمای امامیه نام برده و در آغاز گفتار خود می نویسد:

"محمدبن محمدبن نعمان ابوعبدالله مفید رحمة الله" استاد استادان بزرگ و رئیس رؤسای ملت اسلام، گشاینده درهای تحقیق با اقامه دلیل و برهان با بیان روشن خویش سرکوب گر فرقه های گمراه، دانشمندی که تمامی جهات فضل و دانش در وی گرد آمده و ریاست علمی و دینی به او منتهی گشته بود.

کلیه دانشمندان بر مقام عالی وی در دانش و فضل و فقه و عدالت و وثاقت و جلالت قدرش اتفاق نظر دارند. او دارای خوبیها و فضائل فراوان: تیزبین، باهوش، حاضر جواب و موثق ترین دانشمند عصر خود در حدیث و آشناترین آنها به علم فقه و کلام بود و هر کس بعد از او آمده از وی استفاده نموده است..."

شیخ مفید در نظر دانشمندان عامه

شیخ مفید دانشمند ذوفنون وبلند آوازه ما در نظر علمای بزرگ عامه نیز بسیار بزرگ می نمود. این معنی از سخنان خوب و بد آنان به خوبی پیدا است.

ابن ندیم

که از معاصران شیخ مفید بوده و مانند او در بغداد می زیسته در فهرست خود  نوشته است: "ابن المعلم – ابوعبدالله" ریاست متکلمین شیعه در عصر ما به وی رسیده است. او در علم کلام (عقاید و مذاهب) به روش مذهب شیعه بر همه کس پیشی دارد. دانشمندی باهوش و با فراست است، از کتاب های او دریافتم که دانشمندی عالیقدر است ..." و در جای دیگر می نویسد:

"ابن المعلم - ابوعبدالله محمد بن محمدبن نعمان، ریاست وی بر اصحاب خود از شیعه امامیه در فقه و کلام و آثار، در زمان ما به وی منتهی گشته است. ولادت او در سال 338 هجری روی داده است، از کتابهای او ... در فهرست ابن ندیم در هر دو مورد چیزی از تألیفات شیخ مفید ذکر نشده است و به جای آنها چند نقطه دیده می شود گویا بوده است ولی حذف شده است.

ابن جوزی

دانشمند مشهور که او نیز هم عصر شیخ مفید بوده در وقایع سال 413 هـ می نویسد: "محمدبن محمد بن نعمان ابوعبدالله معروف به ابن معلم، پیشوای شیعه امامیه و دانشمند آنها بود، و کتابها بر اساس مذهب آنان تصنیف کرده است. سید مرتضی از جمله شاگردان اوست. ابن معلم مجلس مناظره ای در خانه اش واقع در "درب ریاح" منعقد ساخته بود .

که در آن عموم دانشمندان گرد می آمدند، او در نزد امرای اطراف که متمایل به مذهب وی بودند، مقامی عامی داشت. در ماه رمضان امسال (413هـ) وفات یافت. سید مرتضی او را مرثیه گفت..." خطیب بغدادی که اندکی پس از وی می زیسته در تاریخ بغداد نظر به تعصب خاص خود از وی نام برده و سخنانی ناهنجار گفته است که از شخصی چون خطیب بعید نیست.

سخنان خطیب به روشنی می رساند که متعصبان مخالف چقدر از شخصیت شیخ مفید و تألیفات و مکتب وی در رواج مذهب اهل بیت عصمت و طهارت هراس داشته اند. چنان که از سخنان دانشمندان بعدی عامه نیز روشن می گردد.

شیخ عبدالله یافعی

در "مرآت الجنان فی تاریخ مشاهیر الاعیان" ضمن وقایع سال (413هـ) و دانشمندانی که در آن سال درگذشته اند می نویسد: " دانشمند شیعه و پیشوای رافضه صاحب تصانیف بسیار، معروف به "مفید" و "ابن معلم" می باشد. وی در کلام و فقه و جدل استاد فرزانه بود. او در دولت "آل بویه" با طرفداران هر مسلک و عقیده ای با جلالت و عظمت مناظره می کرد.

وی در سال 413ه وفات یافت."ابن ابی طی می گوید: "وی از مستمندان دستگیری بسیار می کرد، فروتنی و خشوع وی زیاد، و نماز وروزه اش فراوان، و لباسش زبر بود." دیگری گفته است: گاه بود که عضد الدوله شیخ مفید را زیارت می کرد.

مفید شیخی متوسط القامه، لاغر اندام و گندم گون بود. هفتاد و شش سال زندگی کرد. بیش از دویست کتاب تصنیف کرده است. ماجرای تشییع جنازه او مشهور است؛ زیرا هشتاد هزار نفر از رافضیان و شیعیان او را تشییع کردند. خدا اهل تسنن را از شر او آسوده گردانید! وفات او در ماه رمضان اتفاق افتاد.

ابن حجرعسقلانی

در "لسان المیزان" از دانشمند عالیقدر ما بدینگونه یاد می کند: "دانشمند بزرگ رافضه (شیعه) ابوعبدالله بن معلم، صاحب تصانیف بدیع است که دویست کتاب می باشد. او به خاطر عضد الدوله قدرتی بزرگ داشت. هشتاد هزار رافضی (شیعه)جنازه ی او را تشیع کردند. در سال 413 وفات یافت.خطیب بغدادی نوشته است: "مفید کتاب های بسیاری در گمراهی شیعه! و دفاع از اعتقاد آنها و نکوهش از صحابه و تابعین و ائمه دین و مجتهدین نوشته است او با کتابها و نظریاتش بسیاری را گمراه ساخت! تا این که خداوند اهل تسنن را با مرگ وی آسوده گردانید."

ابن حجر

می گوید: "مفید بسیار پارسا و فروتن و پاسدار علم بود. گروهی از دانشمندان از محضرش برخاستند، و در بزرگداشت مکتب تشیع جایگاهی عالی یافت، تا جائی که گفته اند او بر هر دانشمند بلند قدری منت دارد. پدرش در "واسط" معلم بود، و مفید در آنجا متولد گردید.

بعضی هم گفته اند در "عکبرا" متولد شده است". گویند عضدالدوله برای ملاقات او به خانه اش می رفت و هر گاه بیمار می شد به عیادتش می شتافت.شریف ابویعلی جعفری شوهر دختر شیخ مفید گفته است: "مفید جز اندکی از شب را نمی خوابید. سپس بر می خاست و به نماز می ایستاد، یا مطالعه می کرد، یا مشغول تلاوت قرآن می گشت."

سایر دانشمندان عامه مانند ابن عماد حنبلی در "شذرات الذهب" و ابن کثیر شامی در "البدایة و النهایه" در وقایع سال 413 و دیگران از مفید قریب به این مضامین سخن گفته و به مقتضای سرشت خود با نیکی و بدی از وی یاد کرده اند.

وفات:

شیخ بزرگوار ما در سال 413 در بغداد, پس از75 سال تلاش و خدمت ارزنده درگذشت و مورد تـجـلـیـل فـراوان مردم و قدردانى علما و فضلا قرار گرفت و به تعبیرشاگرد بزرگوارش شیخ طوسى که خود حاضر در صحنه بوده است , روز وفات او ازکثرت دوست و دشمن براى اداى نماز و گـریستن بر او, همانند و نظیر نداشته است هشتاد هزار تن از شیعیان او را تشییع کردند و سید مرتضى علم الهدى بر او نمازگزارد و در حرم مطهر امام جواد (ع ) پائین پاى آن حضرت و نزدیک قبر استادش ابن قولویه مدفون گردید.

تالیفات:

 شیخ مفید، از محققان و مؤلفان پرکار وبنام عالم اسلام است. از کمتر کسی این همه اثر در رشته های گوناگون علمی نقل شده است. حاصل تلاشهای پی گیر وی، حدود دویست کتاب و رساله است. با توجّه به این که در قرن چهارم، منابع چندانی در دسترس نبوده و تحقیق و تألیف نیز یکی از کارهای شیخ مفید، بوده است، خلق این همه آثار، اعجاب آمیز است. ما بر این باوریم که افزون بر همّت والا واطلاعات وسیع وگسترده اش، ذهن جوّال و بینش صحیح و دقیقش و...نباید از تقوی و اخلاص وی و از تاییدات الهی و توفیقات غیبی در ایجاد این همه آثار مفید و ارزنده غافل بود. صدور توقیعاتی چند از سوی صاحب الزمان(ع) و گفتار عالمان وارسته گواه ماست.
شریف ابو علی، داماد مفید، می نویسد:
(ما کان ینام من اللیل اِلاّ هجعةً، ثم یقوم یصلّی او یطالع او یدرس او یتلوا القران)
(تهذیب)، 33/، مقدمه
جز پاسی از شب نمی خفت. آن گاه به پا می خواست و نماز می گزارد، یا کتاب می خواند، یا درس می گفت، یا قرآن تلاوت می کرد.
بسیاری از نویسندگان قدیم و جدید، در کتابهای عربی و فارسی، فهرست تالیفات مفید را آورده اند. با توجه به این که اکثر آن منابع در دسترس است، نقل و ثبت آن به تفصیل در این مقاله ضرورتی ندارد. لذا ما در این جا به ذکر برخی از منابعی که آثار را آورده اند بسنده می کنیم.

بنا بر نقل شیخ طوسی، شاگرد برجسته شیخ مفید، وی بالغ بر ۲۰۰ عنوان کتاب تالیف نموده است، از جمله:

۱- المقنعة ۲- الفرائض الشرعیة ۳- احکام النساء ۴- الکلام فی دلائل القرآن ۵- وجوه اعجاز القرآن ۶- النصرة فی فضل القرآن ۷- اوائل المقالات ۸- نقض فضیلة المعتزلة ۹- الافصاح ۱۰- الایضاح.

نـجـاشـى 171 جـلد کتاب از تالیفات شیخ را ذکر کرده است که اسامى برخى ازآنها به این ترتیب است :

1 ـ در فقه : المقنعه , الفرائض الشرعیه و احکام النسا.

2 ـ در علوم قرآنى : الکلام فی دلائل القرآن , وجوه اعجاز القرآن , النصرة فی فضل القرآن , البیان فی تـالـیف القرآن (او یکى از پرکارترین افراد این رشته بود طالبان تفصیل مى توانند به کتاب طبقات مفسران شیعه ج 2 , تالیف مؤلف مراجعه نمایند)

3 ـ در عـلـم کـلام و عـقـائد: اوائل الـمقالات , نقض فضیلة المعتزله , الافصاح ,الایضاح , الارکان

 به جز منابعی که آورده شد، منابع و مآخذ دیگری نیز وجود دارد که از تألیفات این عالم ربانی سخن گفته اند. برخی به اجمال از آثار فراوان وی سخن گفته اند و بعضی به تفصیل همه و یا بخشی از آثار شیخ را در کتابهای خود آورده اند. از جمله:
اعیان الشیعه، سید محسن امین عاملی، ج46/ 20/ ـ 26.
ریحانه الادب، میرزا محمّد علی مدرّس، ج 5 ـ 363/6 ـ 364.
در مقدمه مقنعه، چاپ جامعه مدرسین، نام 194 عنوان آمده است.
در مقدمه امالی مفید، چاپ جامعه مدرسین، با تحقیق: حسین استاد ولی، علی اکبر غفاری نام آثار شیخ به تفصیل آمده است
در این دو کتاب، برای تنظیم فهرست آثار شیخ مفید، از مقدمه تهذیب الاحکام استفاده شده است
تاریخ التراث العربی،بخش فقه،ج310/1ـ313.
روضات الجنات، میرزا محمد باقر موسوی خوانساری / ج 175/6.میر حامد حسین هندی، محمد رضا حکیمی، 62 ـ 74.
در این کتاب، برخی از کتابها و رساله های چاپ شده مفید معرفی شده است مجله تراثن، شماره 94/13.
در این شماره چندین کتاب و رساله، در رابطه با امامت معرفی شده است.
مجالس در مناظرات، (ترجمه الفصول المختاره)در مقدمه این کتاب، فهرست کتابهای چاپ شده شیخ مفید، آورده شده است. کشف الحجب والاستار، سید اعجاز حسین.
این کتاب مقدّم بر الذریعه، نوشته شده است و علامه تهرانی ازآن استفاده کرده است.

کتاب ارشاد شیخ مفید

کتاب امالی شیخ مفید