به نام خدا


ولادت و تحصیلات
شیخ نجم الدین جعفر بن الحسن بن یحیی بن سعید هذلی حلی، یکی ازبزرگترین و نامورترین فقیهان عصر خویش، و دارای عظمت و اعتبار خاص در میان مجتهدان می باشد، به حدی که وقتی کلمه «محقق» را بدون قرینه و نشانه ای در میان فقها ذکر می کنند، شخصیت تحقیقی و علمی او مورد نظر است.
او در سال 602 هجری در شهر تاریخی حله قدم به عرصه وجود گذارد و ازهمان سنین کودکی به تحصیل مقدمات علوم متداول عصر خویش پرداخت ادبیات عرب را که زبان مادریش بود به خوبی فرا گرفت هیات و ریاضیات و منطق و کلام رابه مقدار لازم تحصیل نمود و در تمام این رشته ها با توجه به هوش سرشار خود تبحرکامل یافت آنگاه فقه و اصول را پیش پدر دانشمندش حسن بن یحیی و از محضرفقهای مشهور حله مانند ابن نما و سید فخار موسوی، شاگردان فقیه نامی ابن ادریس حلی تکمیل نمود سپس به تدریس علوم و فنون اندوخته اش همت گماشت او درسایه قریحه سرشار و فکر مواج و وسعت نظری که داشت، به تحکیم مبانی فقه شیعه و اساس مکتب اجتهاد پرداخت او با حسن تقریر و دقت نظر و تعمق کم نظیر، درس می گفت و دانشجویان رشته های مختلف می توانستند از محضر او استفاده کنند اوفقه را بر پایه استدلال محکم بنا نهاد و در تحقیقات خود به آرا دیگران نیز توجه داشت و در توسعه ابعاد آن کوشش می کرد او در علم و فضل و جلالت قدر و تحقیق نمونه بود و در اوایل جوانی اشعاری چند سروده است، ولی به سفارش پدرش آن رشته را دنبال نکرد.

کتابهای شیخ و استادانش

شیخ ابوالقاسم جعفر بن حسن بن یحیی بن سعید حلی، معروف به «محقق» صاحب کتابهای بسیار در فقه، از آن جمله شرایع، معارج، معتبر، المختصر النافع و غیره است محقق حلی با یک واسطه شاگرد ابن زهره و ابن ادریس حلی سابق الذکر است درالکنی و الالقاب ذیل احوال ابن نما می نویسد: «محقق کرکی در وصف حلی گفته است اعلم اساتید محقق در فقه اهل بیت (ع) محمد بن نمای حلی و اجل اساتید او ابن ادریس حلی است».
ظاهرا مقصود کرکی این است که اجل اساتید ابن نما ابن ادریس است، زیرا ابن ادریس در 598 درگذشته است و محقق در 676 درگذشته است قطعا محقق حوزه درس ابن ادریس را درک نکرده است و در ریحانه الادب می نویسد:.
«محقق حلی، شاگرد جد و پدر خویش، و سید فخار بن معد موسوی و ابن زهره بوده است این اشتباه است» زیرا محقق ابن زهره را که در 585 درگذشته است درک نکرده است، بعید نیست که پدر محقق شاگرد ابن زهره بوده است.
او استاد علامه حلی است که شرح حال او بعدا خواهد آمد در فقه کسی را بر او مقدم نمی شمارند در اصطلاح فقها، هر گاه «محقق» به طور مطلق گفته شود، مقصود همین شخص بزرگوار است فیلسوف و ریاضی دان بزرگ، خواجه نصیر الدین طوسی با او درحله ملاقات کرده است و در جلسه درس فقهش حضور یافته است کتابهای محقق مخصوصا کتاب شرایع در میان طلا ب یک کتاب درسی بوده و هست و فقها زیادی کتب محقق را شرح کرده یا حاشیه بر آن نوشته اند

 

شاگردان شیخ
وی استاد چهارصد مجتهد نامدار بوده و علامه حلی در اجازه نامه ای که به خاندان زهره داده، درباره او نوشته است: «کان هذا الشیخ افضل اهل عصره فی الفقه» (این بزرگ فقیه ترین مردم روزگار خویش بوده است).
علامه نوری او را این چنین می ستاید:.
«کشف کننده حقایق شریعت با ظریف ترین نکته هایی که تا کنون هیچ انس وجنی با آنها انس و آشنایی نداشته است او رئیس علما و فقیه حکما، آفتاب درخشان فضلا، ماه چهارده شبه (بدر) عرفا و نام و دانش او بازگو کننده قصه جزیره خضرا و وارث علوم پیشوایان معصوم (ع) و حجتهای حق بر جهانیان می باشد او برافرازنده پرچم تحقیق بر جهانیان می باشد، خداوند متعال اشعه رحمت آشکار و پنهان خود را نثار قبر او کند و در بهشت جایگاه شایسته و مکان عالی به او عنایت فرماید»
صاحب تاسیس الشیعه می افزاید:
«انگشت قلم، عاجز از بازشماری اوصاف اوست او کتاب شرایع الاسلام داردکه به مثابه قرآن فقه است کتاب معروف النافع، المعتبر، و دیگر المعارج در اصول فقه دارد و در علم کلام، رسالات و تالیفاتی دارد که در فهرست کتابهای مفصل آمده است و از مجلس عالی درس او بیش از 400 مجتهد آگاه که شرح حال آنان در علم رجال آمده است فارغ التحصیل گردیده اند و چنین موفقیتی تا کنون بر احدی نصیب نگردیده است وفات او در حله در ماه ربیع الاخر سال 696 رخ داده است و بر قبرشریف او در حله قبه بلندی قرار دارد که هم اکنون مورد تبرک و زیارت علاقمندان قرار می گیرد»
ابن داود تقی الدین حسن بن علی بن داود حلی شاگرد مجاز و دست پرورده او در الرجال ص 83 درباره او می نویسد:.
«المحقق الموفق الامام العلامه و احد عصره» (یکتای عصر خویش و گویاترین اهل زمان و منطقی ترین آنان، فردی که حضور ذهن سریع داشت) 
دستخط مبارک محقق حلی بر روی نسخه ای از النهایه شیخ طوسی (ره).
از اشعار او:
یا راقدا و المنایا غیر راقده
و غافلا و سهام الدهر ترمیه.
بما اغترارک و الایام مرصده.
والدهر قد ملا الاسماع واعیه
اما ارتک اللیالی قبح دخلتها.
و غدرها بالذی کانت تصافیه
رفقا بنفسک یا مغرور ان لها.
یوما تشیب النواصی من دواهیه اساتید او:.
1. پدرش شمس الدین حسن حلی.
2. ابن زهره.
3. ابوحامد نجم الاسلام محمد حلبی.
4. ابن نما، محمد بن جعفر حلی.
5. شیخ الشرف شمس الدین ابوعلی فخار بن معد موسوی.
6. سید مجد الدین علی بن حسن عریضی.
7. تاج الدین حسن بن علی بن دربی.
شاگردان او:
تعداد شاگردان او در مقاطع مختلف زندگی خویش بیش از 400 نفر بوده است از جمله می توان:.
1. علامه حلی خواهر زاده اش.
2. ابن داود حلی.
3. ابن ربیب آدمی.
4. سید غیاث الدین عبدالکریم بن احمد بن طاوس.
5. سید جلال الدین مجد بن علی بن طاوس.
6. جلال الدین مجد بن الشیخ الامام ملک الادبا.
7. شیخ صفی الدین عبدالعزیز بن سرایای حلی.
8. عزالدین حسن ابی طالب یوسفی (صاحب کشف الرموز فی شرح النافع).
9. جمال الدین ابوجعفر محمد بن علی کاشی.
10. مختصر الدین محمد حلی پسر علامه حلی.
11. رضی الدین علی بن یوسف حلی برادر علامه حلی.
12. شیخ جلال الدین محمد بن شمس الدین محمد کوفی و بسیاری دیگر.
تالیفات او:
آثار قلمی و فکری محقق بسیار عمیق و انشا او بسیار روان می باشد و کتابهای متعددی از او انتشار یافته است که صاحب ریحانه الادب چهارده جلد از آنها را به این ترتیب نام می برد که برخی از آنها هنوز هم از کتابهای درسی حوزه های علمیه به شمار می آیند:.
1. استحباب التیاسر لا هل العراق.
2. تلخیص الفهرست که ملخص فهرست شیخ طوسی است.
3. شرائع الاسلام فی مسائل الحلال و الحرام.
4. شرح نکت النهایه (در فقه امامیه).
5. الکهنه در منطق.
6. مختصر المراسم، تلخیص «مراسم» سلا ر.
7. المسائل الغریه.
8. المسائل المصریه.
9. المسلک فی اصول الدین.
10. معارج الاحکام در اصول فقه.
11. المعتبر فی شرح المختصر.
12. النافع فی مختصر الشرائع.
13. نکت النهایه.
14. نهج الاصول الی علم الاصول.


شرح اجمالی برخی از کتابهای او چنین است:
1. شرائع الاسلام: یکی از تالیفات وی کتاب مشهور شرائع الاسلام است که ازنظر لفظ و معنی، یکی از بهترین کتابهای فقه شیعه است معروف است که دارای 15هزار مساله فقهی است و از سوی فقها و مجتهدین عالیقدر مورد توجه خاص قرارگرفته است و شروح و تعلیقه ها و توضیحات متعددی بر آن نگاشته اند که کتاب جواهر در 43 جلد بزرگ نمونه ای از آن است و به برخی از زبانهای زنده جهان (فارسی روسی فرانسوی آلمانی اردو) نیز ترجمه گردیده است و در دانشکده هاو مراکز قضایی مورد استفاده می باشد.
2. المختصر النافع: یکی دیگر از آثار فقهی او این کتاب مفید و گزیده شده ازشرائع می باشد این کتاب به علت اختصار و فراگیرندگی آن مورد توجه محافل علمی و تحصیلی قرار گرفته است و کتاب «ریاض» از سید علی طباطبایی اصفهانی (1161/1231)، شرح آن می باشد و استاد محمد تقی دانش پژوه در پیشگفتار ترجمه خویش بیش از 40 شرح را بر آن کتاب نام برده اند و که با تصویب دارالتقریب بین المذاهب الاسلامیه، از طرف وزارت مصر در قاهره در 5000 نسخه چاپ و در اختیار دانشجویان رشته فقه اهل سنت دانشگاه الازهر قرار داده شده است و محتویات آن مورد اعجاب و توجه دانشجویان و فضلای آن خطه واقع گردیده است.
3. المعتبر: یکی دیگر از کتابهای فقهی محقق، معتبر در شرح مختصر است وکتاب «نکت النهایه» در دو جلد و در پاسخ مسائلی که در نجف از او پرسیده اند، کتاب «المسلک فی اصول الدین» در کلام، کتاب الکهنه در منطق، کتاب المعارج در اصول فقه می باشد.
محقق و خواجه نصیر الدین طوسی:
از زمانی که محقق در حله حوزه گرمی داشت و شاگردان متعددی درمحضرش به کسب فیض اشتغال داشتند، بین النهرین و شهر بغداد توسط هلاکو خان مغول به سال 656 فتح شد بعد از فتح بغداد، حکیم معروف خواجه نصیر الدین طوسی که به عزم سیاحت به حله که آن روز حوزه شیعه بود وارد شد، به مجلس درس محقق درآمد محقق خواست به احترام خواجه درس را ترک گوید، ولی خواجه اصرار می ورزند که او درس را ادامه دهد در اثنا درس رشته سخن به اینجا کشیده شد که برای مردم عراق مستحب است به هنگام نماز گزاردن کمی به جانب دست چپ قبله متمایل شوند و خواجه به سخن او ایراد گرفت و گفت: «مستحب بودن میل به دست چپ (تیاسر) معنی ندارد چون اگر تمایل و انحراف از قبله باشد، حرام است معنی ندارد» محقق در پاسخ گفت: «هیچکدام نیست بلکه مقصود از تیاسر و تمایل به دست چپ از خود قبله به طرف قبله است» و با این توجیه خواجه قانع شد سپس محقق در این زمینه کتابی نوشت و برای خواجه فرستاد و مورد تحسین او قرار گرفت» 

گفتار بزرگان
گفتار مرحوم افندی در این مورد:
صاحب ریاض العلما در شرح حال محقق، این برخورد را این چنین توجیه می کند:.
«شاید قبله های مساجد بغداد از آغاز انحراف داشته است و پیشوایان معصوم (ع) به علت حکومتهای ظلم نتوانسته اند به صورت صریح به این امر تصریح کنند به این ترتیب با کنایه مردم را ارشاد نموده اند.
ولی این توجیه با توجه به نوع آزادیهایی که در مسائل علمی وجود داشته است، تطابق نمی کند و قبله خود یکی از موضوعات علمی است که با ارائه صحیح راههای علمی آن قابل حل است و نیاز به تقیه ندارد»
این سخن صاحب ریاض عاری از واقعیت می باشد قبله یکی از مواردحساسی است که اگر از راه منطقی و عقلانی قدم برداشته شود، شاید موجب خونریزیها شود.
رحلت:
محقق عالیقدر به سال 676 در روز پنجشنبه در سن هفتاد و چهار سالگی بعداز یک عمر پربرکت که در تالیف و تصنیف و تربیت شاگردان فاضل صرف نمود، به جهان باقی شتافت و در حله به خاک سپرده شد در علت مرگ او گویند او از اشکوب بالای خانه اش به زمین افتاده و در دم درگذشته است آرامگاهش هنوز هم زیارتگاه شیعیان می باشد، و مرحوم سید حسین بروجردی صاحب نخبه المقال در ماده تاریخ ‌او سروده است:
ثم ابوالقاسم نجم الدین
ابن الحسین بن نجیب الدین.
هو المحقق الجلیل المعتمد.
مولده «بتر» و عمره «نکد»
(بتر 602، نکد 74).
برخی گفته اند: «زبده المحققین رحمه اللّه» (676) ماده تاریخ اوست که به قاعده حساب اعداد، حرف «ه» آخر کلمه «زبده» به ملاحظه صورت خط عدد 5 حساب می نمایند