به نام خدا

 

ولادت او:

این ستاره فروزان آسمان علم و فقاهت در روز29 ماه مبارک رمضان سال 648هجری در شهر حله پا به عرصه وجود نهاد و ماده تاریخ آن «لطف رحمت »می باشد.

تولد او در یک خانواده علمی و روحانی بوده است.

از اوان کودکی به تحصیل علم و کسب کمال پرداخت.ادبیات عرب و علوم مقدماتی و متداول عصر را در حله نزد پدر دانشمندش و سایر علمای بزرگ آن منطقه،همچون دایی بزرگوارش محقق حلی و پسر عم مادرش شیخ نجیب الدین یحیی بن سعید و سید احمد بن طاوس و رضی الدین علی بن طاوس و حکیم مشهور ابن میثم بحرانی مؤلف شرح نهج البلاغه آموخت.هنوز سنین عمرش به حد بلوغ نرسیده بودکه از تحصیل علوم مقدماتی فراغت یافت و به مقام عالی اجتهاد نائل آمد و از همان روزها آوازه فضل و نبوغ و هوش سرشار او همه جا طنین افکند و آینده بسیاردرخشانی را به او نوید داد.
عصر زندگی او:

علامه در زادگاه خود رشد کرد و همانجا به ادامه تحصیل مشغول گردید و در آن زمان کشور ایران در آتش بیداد اولاد چنگیزخان مغول می سوخت و شهرهای مرکزی ایران،یکی پس از دیگری سقوط می کرد،و اهالی آن شهرها با اندک بهانه تا آخرین نفرقتل عام می شدند.چیزی نگذشت که هلاکو نواده چنگیزخان آهنگ فتح عراق کرد و در سال 656 لشکر به بغداد فرستاد و منطقه عراق را دچار وحشت و اضطراب نمود.دراین موقع علامه حلی هشت ساله بود.
اساتید او:

او در معقول و منقول،محضر اساتید بزرگواری را درک کرده است که از اساتیدمعقول او می توان از:

خواجه نصیر الدین طوسی،کاتبی قزوینی،حکیم منطقی شافعی معروف به دبیران را نام برد و از اساتید منقول او می توان از دایی با فضیلت خویش،محقق حلی،ووالد ماجد خویش،شیخ سدید الدین یوسف و سید احمد بن طاوس و برادرش سیدعلی بن طاوس و ابن میثم بحرانی و پسر عموی مادر خویش،شیخ نجیب الدین یحیی و شیخ تقی الدین عبد الله بن جعفر بن علی صباغ حنفی و شیخ عز الدین فاروقی واسطی نام برد.
مشایخ روایتی او:

از مشایخ روایتی او علاوه بر اساتید مذکور،خود از شیخ مفید الدین بن جهم فقیه اسلامی و شیخ نجیب الدین محمد بن نمای حلی و سید عبد الکریم بن طاوس صاحب کتاب «فرحة الغری »و علی بن عیسی اربلی صاحب کتاب «کشف الغمه »نام برد.
شاگردان او:

او دارای حوزه وسیع و پربرکتی بوده است و شاگردان متعددی از مکتب فقه واصول او فارغ التحصیل گردیده اند و جالب توجه آن است که خواجه نصیر الدین طوسی را از شاگردان فقهی او به شمار آورده اند،آنچنان که او استاد معقول و ریاضیات علامه بوده است و این نوع مبادله و تفاهم فرهنگی در جمع دانشمندان ما بی سابقه نبوده است.
تالیفات او:

علامه حلی یکی از پرکارترین و موفق ترین فقهای نامدار شیعه از نظر تالیف به شمار می آید و طبق احصاء و شمارشی که از تالیفات او به عمل آورده اند،با تقسیم به روزهای عمر او،به هر روز آن تا هزار سطر رسیده است و این امر،از کرامتها و تاییدات الهی حکایت دارد،حالا آیا او هم مانند مرحوم مجلسی از دستیاران و معاونان وشاگردان خویش بهره جسته ست یا آنکه اغلب اوقات خود را به تالیف و تصنیف اشتغال ورزیده است،چندان مهم نیست،آنچه بالعیان و بالمشاهده می بینیم،این است که کثرت و اتقان و استحکام تالیفات او از یک عمر پربرکت و توام با توفیق،حکایتهادارد و نوع تالیفات او نشانگر این معنی است که از فکر وقاد و نظر صائب خود اوسریان و جریان پیدا کرده است،چون ابتکارات و تراوشهای فکری برجسته رانمی توان بر عهده فرد امین یا فاضل دیگری گذاشت،یا محصول فکری آنان را به حساب خویش گذاشت،و نوع آثار علامه از قسم اول می باشد و این احتمال هم وجوددارد که علامه تکمیل کتابهای ناقص خود را بر عهده فرزند مجتهدش فخر المحققین نهاده باشد،که اصل فکر مربوط به خود او بوده و تنظیم و تحریر و تنسیق مربوط به دیگران بوده باشد.چون فخر المحققین با عمر پر برکت هشتاد و یک ساله خویش درتکمیل کتابهای پدر کوشیده است،و از خود او و به نام او چندان کتاب باقی نمانده است.
گفتار تفرشی:

سید مصطفی تفرشی،صاحب کتاب «نقد الرجال »می گوید:«علامه آن قدرفضیلت و شان و اعتبار دارد که بهتر آن است که توصیف نشود،چون توصیفها وتعریفهای من چیزی بر شان او نمی افزاید.او بیش از 70 جلد کتاب دارد که هر کدام نشانگر نوعی از فضیلت و نبوغ و علم و دانش اوست...» (2)

صاحب روضات بعد از نقل این سخن می افزاید:«او بیش از 90 جلد تالیف دارد.» (3) ولی به تعبیر استاد شهید مطهری،او در حدود 100 جلد کتاب شناخته شده وناشناخته دارد،چون خود علامه در کتاب «الخلاصه »بیش از این رقم را معرفی نموده است.

عالم متتبع و دانشمند نامی مرحوم مدرس صاحب کتاب ریحانة الادب در شرح حال او بیش از 120 جلد کتاب را با نام و عنوان تحقیقی آنها نام می برد و ما برخی ازآنها را برگزیده و در اینجا می آوریم و طالبان تفصیل را به خود آن کتاب ارجاع می دهیم:

1-الابحاث المفیده فی تحصیل العقیده(کلام)

2-ابطال الجبر(کلام)

3-الفین بین الصدق و المین(در امامت و ولایت)

4-تبصرة المتعلمین فی احکام الدین که بارها در ایران به چاپ رسیده است.

5-تذکرة الفقهاء(در فقه استدلالی)در دو مجلد محتوی اکثر ابواب فقه

6-تسلیک الاذهان الی احکام الایمان(در فقه)در یک مجلد

7-تلخیص الکشاف(در تفسیر قرآن مجید)

8-تلخیص المرام فی معرفة الاحکام(در فقه)

9-شرح تجرید خواجه نصیر الدین طوسی که به کشف المراد معروف است.

10-منهاج الاستقامه که ابن تیمیه در رد آن چند مقاله نوشته و پاسخ شنیده است.

11-القواعد که در آن کتاب بیش از 40 هزار فرع فقهی را عنوان نموده است(در10 جلد)

12-الارشاد (4)

و جز اینها یکصد و ده جلد دیگر تالیف دارد که اسامی آنها در منبع فوق الذکرآمده است.
گفتار صاحب مستدرک:

محدث متتبع و دانشمند نامی،محدث نوری(ره)در کتاب مستدرک وسائل الشیعه در مورد او چنین می نگارد:

«علامه حلی شیخ بزرگوار و جلیل القدر اقیانوس علوم،و غواص فضائل وحکمتها،حافظ ناموس هدایت و ارشاد و شکننده ناقوس ضلالت،پاسدار حریم دین،زائل کننده آثار فسادگران.او در جمع علماء و دانشمندان اسلام،همانند بدر(ماه شب چهارده)در میان ستارگان می درخشد و نسبت به دشمنان و بدخواهان سیاه دل،شدیدتر از عذاب زهرناک و برنده تر از شمشیر مسموم است.او دارنده مقامات فاخره وکرامات درخشان و سعادتهای ظاهری است.او زبان گویای فقهاء و متکلمین،محدثین،مفسرین و ترجمان حکماء و عرفای سالکین متبحر است.او فردی است که لقب «آیة الله »تام و کامل، شایسته اوست.رحمتها و عنایات خاص خدا شامل حال او باد!» (5)
گفتار صاحب ریاض:

رجالی معروف،صاحب ریاض العلماء درباره او گوید:«پیشوای وارسته،عالم عامل،فاضل کامل،شاعر ماهر،علامه علماء،فهامه فضلاء،استاد جهان،معروف دربین ما به «علامه علی الاطلاق »موصوف با نهایت علم،فهم،کمال.او فرزند خواهرمحقق می باشد و او«آیة الله »روی زمین می باشد.او حقوق بی شماری از نظر زبان،بیان و قلم بر عهده طائفه شیعه امامیه دارد.او جامع علوم مختلف و مصنف در رشته های گوناگون آن بود.او به تنهایی فقیه،حکیم،متکلم،محدث،اصولی،ادیب و شاعرماهری بود.من برخی از اشعار او را در اردبیل دیدم که به کمال جودت طبع او در نظم وشعر دلالت دارد.» (6)
دانشمندان اهل سنت و علامه:

تجلیل و توصیف از مقام علمی علامه حلی اختصاص به علماء شیعه ندارد،بلکه دانشمندان اهل سنت نیز او را مورد توصیف و تجلیل قرار داده اند.از باب نمونه،ابن حجر عسقلانی در کتاب «لسان المیزان »درباره او گوید:

«ابن یوسف بن المطهر الحلی،عالم شیعه و پیشوا و مؤلف آنان است.او آیت حق در ذکاوت بود.«المختصر»ابن حاجب را شرح زیبایی نمود.او همان فردی است که شیخ تقی الدین بن تیمیه در کتاب خود ردی بر او نوشته است و کتاب او معروف به «رد بر رافضی »است.ابن مطهر بسیار خوش اخلاق و خوش برخورد بود.هنگامی که کتاب ردیه ابن تیمیه به دست او رسید،گفت:اگر او می فهمید که من چه می گویم،به اوپاسخ می دادم.» (7)

از این نوع کلمات و سخنان توصیفی،در مورد آن مجتهد والامقام به کثرت وفراوانی وجود دارد که به نقل یک نمونه بسنده گردید.
وفات او:

او پس از عمری تلاش و کوشش در راه احیای شریعت،در یازدهم یا بیست ویکم محرم الحرام 726 هجرت در حله وفات یافت و جنازه او به نجف اشرف حمل گردید و در جنب رواق مطهر مرتضوی(ع)از ایوان طلا دفن شد و در مقابل آن، مزارشیخ احمد مقدس اردبیلی قرار گرفته است.

در نخبة المقال در ماده تاریخ وفات آیة الله علامه حلی چنین آمده است:

و آیة الله بن یوسف الحسن سبط مطهر فریدة الزمن علامة الدهر جلیل قدره ولد«رحمة »و«عز»عمره

(آیة الله فرزند یوسف که نامش حسن است،نواده مطهر یکتای عصر خویش است.او علامه دهر و جلیل القدر بوده، ولادتش کلمه «رحمت »(648)و عمرش کلمه «عز»(77)می باشد.)حقیقتا ولادت او رحمت و زندگی او عز و شرف و سربلندی اسلام و مسلمین بود.

عاش سعیدا و مات سعیدا رحمه الله

پی نوشتها:

1- آشنایی با علوم اسلامی،ص 301.

2- ریحانة الادب،ج 4،صفحات 176- 178 چاپ کتابفروشی خیام.

3- روضات الجنات،ج 2،ص 270- افرادی که طالب تحقیق بیشتر در این زمینه می باشند،می توانند به:

روضات الجنات،ج 1،ص 294 و ج 2،صفحات 269 تا286 و356- ریاض العلماء،ج 2- ریحانة الادب،ج 4،ص 167- مجله مکتب اسلام،سال 4،شماره های 6،7،8،9 به قلم آقای دوانی- تاسیس الشیعه لعلوم الاسلام،تالیف سید حسن صدر، صفحات 34 تا36،و دیگر کتابهای مربوطه مراجعه نمایند.

4- ریحانة الادب،ج 4،ص 179.

5- فایده سوم از خاتمه مستدرک،ص 459،جزء سوم چاپ سنگی.

6- ریاض العلماء،ص 357.

7- لسان المیزان،ج 2،ص 317،چاپ حیدر آباد دکن.