به نام خدا

در کتب رجال و تراجم (زندگی نامه‌ها)، به محل ولادت وی اشاره نشده است؛ اما گفته شده وی در صفر، ۳۷۲ قمری به دنیا آمد.[۱] برخی او را بغدادی و پدرش را کوفی دانسته‌اند و گفته‌اند که از نجاشی تعبیر به «ابن کوفی» شده است.[۲] وی نسب خویش را به عدنان، جد بیستم پیامبر(ص)، می‌رساند.[۳] آن گونه که خودش گفته جدش عبدالله، والی منصور دوانیقی در اهواز بوده و نامه‌ای به امام صادق(ع) نوشته و امام(ع) در جواب، «رساله اهوازیه» را برای او نوشته است.[۴]

از نجاشی با کنیه‌های ابوالحسین و ابوالعباس یاد شده است. چون یکی از نیاکان احمد بنام عبدالله بر اهواز حکومت می‌کرد و به نجاشی شهرت داشت به او نجاشی می‌گفتند.[۵]

نجاشی در ۴۵۰ قمری در مطر آبد یا مطیر آباد در نزدیکی سامرا درگذشت.[نیازمند منبع] اولین کسی که به تاریخ و محل وفات او اشاره کرده، علامه حلی (متوفای ۷۲۶ هجری) در خلاصة الاقوال‌ است و قبل از او هیچ اشاره ای در منابع شیعه و سنی به تاریخ وفات نجاشی دیده نمی‌شود.[نیازمند منبع] شبیری زنجانی می‌گوید: «نجاشی وفات ابویعلی محمد بن حسن بن حمزه جعفری را در رمضان ۴۶۳ قمری ضبط کرده است؛ بنابراین ممکن نیست وفات نجاشی در ۴۵۰ باشد».[۶]
زندگی علمی

نجاشی، علوم ابتدایی را نزد پدرش فرا گرفت. وی در سیزده سالگی علم حدیث کسب کرد و قرائت قرآن را از صاحب مسجد لؤلؤ آموخت و کتاب کافی را بر احمد بن احمد کوفی کاتب قرائت کرد.[۷]
اساتید و مشایخ

نجاشی از جلسات درس شیخ مفید، شیخ صدوق، سید مرتضی، سید رضی و ابن غضائری بهره برد. اساتید یا مشایخ دیگر وی:

    علی بن احمد بن عباس نجاشی، پدر نجاشی
    احمد بن محمد بن عمران معروف به «ابن جندی». آقا بزرگ تهرانی او را اولین استاد نجاشی می‌داند.[۸]
    احمد بن محمد بن موسی، معروف به «ابن صلت اهوازی»
    احمد بن عبدالواحد بن احمد بزاز، معروف به «ابن عبدون» یا «ابن حاشر»
    احمد بن علی بن عباس سیرافی، معروف به ابن نوح سیرافی
    ابواسحاق ابراهیم بن مخلد
    القاضی ابوعبدالله جعفی
    ابوالحسین بن محمد بن ابی سعید
    حسن بن احمد بن ابراهیم
    حسن بن احمد بن محمد، معروف به «ابن هیثم عجلی»
    حسن بن محمد بن یحیی فحام
    ابوعبدالله حسین بن عبیدالله غضائری
    حسین بن احمد بن موسی
    حسین بن جعفر بن محمد مخزومی، معروف به «ابن خمری»
    سلامة بن ذکاء ابوالخیر موصلی
    عباس بن عمر بن عباس، معروف به «ابن ابی مروان»
    عبدالواحد بن مهری
    عبدالسلام بن حسین ادیب
    عبدالله بن محمد بن عبدالله، معروف به «ابومحمد حذاء دعلجی»
    عثمان بن حاتم منتاب تغلبی
    عثمان بن احمد واسطی
    علی بن احمد بن محمد قمی، معروف به «ابن ابی جید»
    ابوالقاسم علی بن شبل بن اسد
    ابوالحسن محمد بن احمد قمی
    محمدبن جعفر ادیب، معروف به «ابوالحسن تمیمی»
    محمد بن عثمان بن حسن، معروف به «نصیبی معدل»
    محمد بن علی بن شاذان قزوینی
    محمد بن علی بن یعقوب، معروف به «ابوالفرح قنائی کاتب».[۹]

او بیشتر عمر خویش را در بغداد گذراند و تنها در چند مورد مسافرت نموده و از بغداد خارج شد که بیشتر برای زیارت عتبات عالیات بود. از جمله سفرهای او می‌توان به سفر او در سال ۴۰۰ هجری به نجف اشرف اشاره نمود، که مدتی را در آنجا باقی ماند. او سفری نیز به سامراء و زیارت عسکریین(ع) رفت. نجاشی سفرهایی به مکه و بصره و کوفه داشت و در کوفه حدیث شنید و اجازه روایت گرفت یا اجازه روایت داد.[۱۰]
آثار
کتاب رجال نجاشی

    فهرست اسماء مصنفی الشیعه معروف به رجال نجاشی. تألیف کتاب «فهرست اسماء مصنفین» یا همان «رجال نجاشی» مشهورترین اثر نجاشی است.
    الجمعة و ما ورد فیها من الاعمال
    الکوفة و ما فیها من الآثار و الفضائل
    انساب بنی نضر بن قعین و ایامهم و اشعارهم
    مختصر الانوار و مواضع النجوم التی سمتها العرب[۱۱]
    تفسیر النجاشی[۱۲]
    اخبار بنی سنسن؛ نجاشی ذیل نام ابوغالب زراری از این کتاب نام می‌برد.[۱۳]

دقت و وثاقت در نقل روایت

از جمله مسائل قابل توجه پیرامون نجاشی آن است که وی تنها از موثقین و افراد معتبر روایت نقل کرده و با اینکه روایات فراوانی از افراد ضعیف یا متهم به ضعف و طعن در اختیار داشته آنها را اصلا نقل نکرده است. او در یکی از کتاب‌های خود عنوان می‌کند که در مورد فلان موضوع روایاتی در اختیار دارم که از شخصی ضعیف یا کتابی ضعیف و مطعون است لذا آنها را نقل نمی‌کنم.[نیازمند منبع]

احتیاط و توجه او به حدی بوده که حتی حاضر به شنیدن حدیث از افراد ضعیف هم، نبوده است. این نکته، ارزش منقولات بزرگانی چون نجاشی را دو چندان کرده و انسان را نسبت به روایات آنها مطمئن می‌سازد.[نیازمند منبع]
دیدگاه دیگران

محمد باقر خوانساری، فقیه به نقل از عبدالنبی جزائری در کتاب حاوی نوشته است:

            «نجاشی مردی جلیل و عالمی عظیم‌الشأن در ضبط احوال رجال بود و متأخران علما در جرح و تعدیل رجال به گفتار او اعتماد کامل داشتند».[۱۴]

محدث قمی درباره او می‌گوید:

            «وی از بزرگ‌ترین عالمان رجال بود، علمای بزرگ ما که در صدد تنظیم و تألیف رجال و جرح و تعدیل آنها اقدام نموده‌اند هیچ‌کدام به نجاشی نرسیده‌اند و همه علما بر وی اعتماد کرده‌اند.»[۱۵]